- 1394/04/08 - 19:36
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- /ZxHi
پیشگیری از اعتیاد در خانواده (1)
خانواده، نهاد مقدسی است که اساس و ارکان هر جامعه ای بر آن قرار دارد. در واقع،خانواده کوچکترین نهاد اجتماعی است که......
خانواده، نهاد مقدسی است که اساس و ارکان هر جامعه ای بر آن قرار دارد. در واقع،خانواده کوچکترین نهاد اجتماعی است که وظیفه مهم آن رشد و پرورش فرزندان است و به همین دلیل، مفهوم خانواده با آرامش، گرمی، صمیمیت و رشد همراه شده است.بررسی ها نشان داده اند که خانواده نقش مهمی در پیشگیری از آسیب های روانی و اجتماعی،به ویژه اعتیاد دارد.
بسیاری از عوامل محافظت کننده از مصرف، سوء مصرف و وابستگی به مواد، مرتبط با خانواده و کارکردهای اساسی آن است. همچنین، تعداد زیادی از عوامل خطرساز نیز با ضعفها، ناکارآمدی و اختلال در کارکردهای خانوادگی ارتباط دارد.
خانواده، کارکردهای مهم و اساسی متعددی بر عهده دارد. با توجه به آن چه در زمینه پیشگیری از اعتیاد و سوء مصرف مواد مهم است، می توان کارکردهای خانواده را به دو دسته زیر تقسیم کرد:
ایجاد رابطه ایمن و غنی
اعمال انضباط مناسب
با توجه به اهمیت دو عامل بالا در تأمین سلامت جسمی، روانی و اجتماعی فرزندان، هرکدام از موارد بالا، به تفصیل معرفی میشوند:
ایجاد رابطه ایمن و غنی
همان طور که قبلا گفته شد، وظیفه اساسی خانواده، رشد و پرورش فرزندان است.تحقیقات نشان داده اند، برای رشد فرزندان باید رابطه ای ایمن، غنی و پایدار بین والدین به ویژه مادر و فرزند وجود داشته باشد. فقط در صورت چنین رابطه ای است که سلامت روان فرزندان مهیا می شود. فرزندان برای رشد خود علاوه بر این که به رابطه و حضور والدین خود نیاز دارند بلکه کیفیت این رابطه نیز بسیار مهم است. روابطی که توأم با خصومت،انتقاد، سرزنش و مواردی از این قبیل باشد، مسلماً به رشد و پرورش فرزندان کمکی نخواهد کرد زیرا، فضای خانواده، پادگان یا کارخانه نیست. فرزندان نیاز به روابط گرم و صمیمانه والدین خود دارند. اساس رابطه بر پدیده دلبستگی قرار دارد. دلبستگی، پایه اساسی امنیت و ایمنی در انسان را پایه گذاری میکند.با توجه به اهمیت هر یک از موارد بالا، اجزای اساسی رابطه ایمن و غنی والد/ فرزند در این قسمت به تفصیل بیان می شوند:
دلبستگی
منظور از دلبستگی، پدیده ای است که به هنگام تولد نوزاد شروع می شود و تأثیر شگرف و اساسی در سلامت و یا آسیب روانی انسان می گذارد. دلبستگی، پیوندی عاطفی است که بین نوزاد و فرد بزرگسالی که معمولاً مادرش است شکل میگیرد. این پیوند عاطفی که فرآیندی دو طرفه است باعث می شود نوزاد و مادر تمایل داشته باشند که در کنار یکدیگر قرار بگیرند و در صورتی دوری از یکدیگر دچار اضطراب شدید می شوند.هدف این فرآیند آن است که رسیدگی، مراقبت، ایمنی و تأمین نیازهای کودک به خوبی تأمین شود. به عبارت دیگر، هدف دلبستگی، تأمین بقای نوزاد است تا از کنار مادر دورنشود تا خطری سلامت و بقای او را تهدید نکند.دلبستگی به خصوص در دو سال اول زندگی بسیار اساسی و چشمگیر است ولی تأثیر تعیین کننده ای در زندگی انسان دارد. در صورتی که مراقب که معمولاً همان مادر است در طی دو سال اول زندگی در کنار نوزاد حضور داشته باشد و در حد مطلوبی به تأمین نیازهای وی بپردازد، پایه های ایمنی و امنیت در کودک گذاشته می شودو به اصطلاح دلبستگی ایمن در وی شکل میگیرد. چنین کودکانی، در آینده کمتر دچار اضطراب یا افسردگی می شوند و در روابط صمیمانه و نزدیک خود از آرامش، امنیت و پختگی بیشتری برخوردارند. چنانچه، مادر یا مراقب نتواند به خوبی به نیازهای کودک رسیدگی کند یا حضور نامرتبی داشته باشد یا کودک به هر دلیلی مادر خود را از دست دهد، و سایر بزر گسالان نیز نتوانند جای چنین مادری را پر کنند، دلبستگی کودک آسیب می بیند و چنین کودکانی معمولاً حتی در حضور مادر خود نیز مضطرب هستند و حضور و وجود مادر نیز از اضطراب و ناایمنی آنان کم نمی کند. چنین کودکانی در آینده، دچار مشکلات و آسیب های روانی متعددی میشوند از جمله اختلالات افسردگی و اضطرابی و همچنین، مشکلات زیاد در روابط خود با سایر بزرگ سالان ارتباط دلبستگی با مصرف مواد از آن جایی است که تحقیقات نشان داده اند افرادی که دلبستگی ایمن ندارند، دچار اختلالات و آسیبهای روانی متعددی میشوند و از آن جایی که اختلالات و بیماری های روانی از جمله عوامل خطر مصرف مواد و اعتیاد است ممکن است به سوی مصرف مواد روی آورند. از طرف دیگر، بسیاری از افرادی که دلبستگی های ناایمن دارند در دوران بزرگ سالی خود در روابط اجتماعی نیز دچار مشکلات متعددی میشوند به خصوص در روابط صمیمانه و عاطفی، شکستهای عاطفی مکرر و همچنین روابط مختل بین فردی نیز از جمله عوامل خطر مصرف مواد و اعتیادند.بدین ترتیب دلبستگی ناایمن و مختل با مصرف مواد همبستگی دارد.